۲۰۱۰-۲۰۱۹
برنامۀ شادمانی
2015


برنامۀ شادمانی

پایان همۀ فعالیّت ها در کلیسا آنست که ببینید یک مرد و یک زن با فرزندانشان در خانه شاد هستند،برای ابد با هم هستند.

سال ها پیش، بعد از جنگ جهانی دوّم، من وقتی دانشگاه می رفتم در آنجا دانا اسمیت را ملاقات کردم. در همان زمان من خواندم که دو چیز اساسی برای یک ازدواج موٌفق یک کلوچه و یک بوسه است. من فکر کردم آن یک تعادل خوبی است

من صبح به دانشگاه می رفتم و بعداز ظهر به شهر بریگام برمی گشتم که در تعمیرگاه ماشینِ پدرم کارکنم. آخرین کلاسِ صبحِ دانا اقتصاد خانه بود. من قبل از ترک در کلاس او توقٌف می کردم. در کلاس یک پنجرۀ شیشه ایِ کدر داشت، ولی اگر من نزدیک به شیشه می ایستادم، او می تونست سایۀ مرا از بیرون ببیند. او از کلاس بیرون می آمد با یک کلوچه و یک بوسه. بقیۀ اش حکایت است. ما در معبد سالت لیک ازدواج کردیم، و آن زندگی پرهیجان ما را آغاز کرد.

در طول سالها من اغلب به یک اصل خیلی مهم فکر کرده ام: که نتیجۀ تمام فعٌالیت های کلیسا دیدن ازدواج یک مرد و یک زن همراه با فرزندانشان است که در خانه شاد هستند و در این دنیا و برای تمام ابدٌیت پیوند.بسته اند.

در آغاز.

” خدایان بر روی زمین پائین آمدند تا انسان را به تصویر خود بیافرینند، در تصویر خدایان او را شکل دادند، آنها را مرد و زن ساختند.

” و خدایان گفتند: ما آنها را برکت خواهیم داد. و خدایان گفتند: ما سبب خواهیم شد که بارور شوند و تکثیرکنندد، و زمین را حاصل خیز، و مطیع سازند” (ابراهیم ٢۸–٢۷:۴).

و بدین صورت گردش زندگی انسان بر روی زمین آغاز شد چون ” آدم زنش را می شناخت، و او برایش پسران و دخترانی بار آورد، و آنها شروع به تکثیر و پُر کردن زمین شدند.

”و ... پسران و دختران آدم دو به دو بر روی زمین تقسیم شدند ... و آنها هم دارای پسران و دخترانی شدند” (موسی ٣–٢:۵).

فرمان تکثیر و پُر کردن زمین هرگز منقضی نشده است. آن رُکن اساسی برنامۀ باز خرید و منبع شادی انسان است. از طریق استفادۀ پاک از این قدرت، ما می توانیم به پدر بهشتی خود نزدیک شده و لذٌت کامل، حتّی خدائیٌت را تجربه کنیم. قدٌرت تولید قسمت جزئی برنامۀ شادمانی نیست؛ آن کلید شادمانی است.

داشتن میل به جفت گیری در انسان خیلی دائم و قوی است. شادی ما در زندگی فانی، لذٌت و تجلّل ما به چگونگی واکنش ما به این فشار، گیرائی تمایلات جسمی بستگی دارد. همان طور که قدرت تولید مثل در اوایل مردانگی و زنانگی بالغ می شود، احساسات خیلی خصوصی هم اتّفاق می افتد، براه طبیعی، که غیر قابل مقایسه با تجربۀ دیگر جسمانی است.

به کمال مطلوب، همسر شدن با عشق شروع می شود. اگر چه رسومممکن است فرق کنند، آن با هیجان و انتظار پُر از احساس شکوفه می کند، حتّی گاهی وقت ها با عدم پذیرش. شب مهتاب و گل سرخ، نامه های عاشقانه، آوازهای عاشقانه، اشعار، گرفتن دستها، و ابرازات دیگری از علاقه بین یک مرد وزن وجود دارند. دنیا در اطراف آن زوج ناپدید می شود، و آنها احساساتی از لذٌت تجربه می کنند

و اگر شما تصوّرمی کنید که نشئۀ کامل عشق جوانی مجموعۀ امکاناتی است که از چشمۀ آب حیات فوّاره می کند، شما هنوز آن قدر عمر نکرده اید که وفاداری و آسایش ازدواج طولانی را دیده باشید. زوج مزدوج تحت وسوسه، سوء تفاهم، مشکلات مالی، بحرانهای خانوادگی، و بیماری قرار می گیرند در حالی که عشق قویتر می شود. عشقِ بالغ یک سعادتی دارد که حتّی قابل تصوّر زوج های جدید نمی باشد.

عشق حقیقی خوداری لازم دارد تا بعد از ازدواج با سهیم کردن آن محبّت که باعث بازشدنِ قدرت هایِ مقدّس آن چشمۀ حیات می شود. معنایش اینست که از موقعیّت هائی که تمایل جسمی ممکن است شما را کنترل کند خوداری نمائید. عشق خالص متضمّن می کند که فقط بعد از التزام به وفاداری ابدی، یک مراسم رسمی و قانونی، و بطور مطلوب بعد از آئین پیوند ابدی در معبد، آن قدرت های تولید مثل برای ابراز کامل عشق از چشم خداوند رها شوند. آن را بایستی تنها و فقط با کسی سهیم شوید که همسرِ ابدی شما است. 

زمانی که باشایستگی انجام بشود، این مرحله به بالاترین درجۀ لطافت و با شکوه ترین درجه ای از احساسات جسمانی، و روحانی که با کلمۀ عشق آمیخته می شود می رسد آن قسمت از زندگیِ بی همتا و غیر قابل مقایسه در تمام تجربیات زندگی انسانی است. آن، وقتی که پیمانها بسته و مراعات شوند، ابدی خواهد بود، ”زیرا در آن کلید های مقدّس کشیشی مقدّر شده اند، که شما افتخار و شکوه دریافت کنید” (اصوا و پیمانها ٣۴:١٢۴)، ”این شکوه کامل و مداوم برای نسل ها برای ابد خواهد بود” (اصوا و پیمانها ١٩ :١٣٢).

امّا عشق رویائی ناقص است؛ آن یک پیش نواز است. عشق با آمدن بچّه ها تغدیه می شود، که از فوّارۀ زندگی که با اعتماد به دو نفر در ازدواج داده میشود سر چشمه می گیرد. حاملگی در آغوش ازدواج بین شوهر و زن صورت می گیرد. یک بدن کوچک با پیروی از الگوی با شکوه پیچیده شروع به تشکیل شکل می کند. یک بچّه در معجزۀ تولّد به دنیا می آید، خلق شده به تصویری از پدر و مادر زمینی خود. در آن جسم فانی یک روح است که قادر است چیزهای روحی را درک کند. در آن بدن فانی این بچّه قدرتی است که اولادی مثل خود تولید بکند.

”روح و جسم روان یک انسان هستند” (اصول و پیمانها ١۵ :۸۸)، و قوانین جسمی و روحی وجود دارند که باید اطاعت کنیم اگر می خواهیم شادمان باشیم. قوانین ابدی وجود دارند، از جمله قوانینی مربوط به این قدرت زندگی دهنده، ”که در بهشت قبل از شالوده گزاری این دنیا به تصویب رسیده و بر پایۀ آنها تمام برکات پیش بینی می شوند” (اصول و پیمانها ٢٠ :١٣٠).این ها قوانین روحانی هستند که اسنتداردهای اخلاقیِ انسان را مشخص می کنند(ترجمۀ یوسف اسمیت را ببینید، رومیان ١۵–١۴:۷ [در ضمیمۀ انجیل]؛ ٢ نیفای ۵:٢؛اصول و پیمانها ٣۴:٢٩؛٦ :١٣۴). تعهّداتی وجود دارند که وصل می کنند، پیوند می زنند، و محافظت می کنند وقول برکات ابدی می دهند

آلما به پسرش شیبلان اخطار کرد، ” بر تمام شهوات خود افسار بزن تا این که وجودت پر از عشق شود” (آلما ١٢ :٣۸). از یک افسار برای هدایت، راهنمائی، و خوداری استفاده می شود. شهوات ما باید کنترل بشوند. وقتی بطورقانونی از آنها استفاده شود، قدرت تولید مثل برکت داده و تقدیس می کند(تعلیمات روئسای کلیسا: یوسف اف. اسمیت [١٩٩۸]، ١۵۸)

وسوسه ها برای همیشه وجود دارند. چون شیطان نمی تواند تولید نسل کند، او به تمام کسانی که این قدرت بهشتی را دارند حسادت می ورزد. او و پیروانش از بهشت بیرون انداخته شدند و از داشتن یک بدن فانی محروم گردیدند. ”او در پی آنست که تمام انسانها را مانند خودش بدبخت کند” (٢ نیفای٢۷:٢). او وسوسه خواهد کرد، اگر بتواند، ما را پست ، فاسد کرده، و در صورت امکان، این هدیۀ تولید مثل ابدی را، که اگر ما شایستگی آن را داشته باشیم، از بین ببرد (اصول و پیمانها ٣١–٢۸:١٣٢ را ببینید).

اگر ما سرچشمۀ آب زندگیِ خود را آلوده کنیم یا دیگران را به گناه بکشانیم، مجازاتی خیلی”شدید” و ”غیر قابل تحمّل تر” (اصول و پیمانها ١۵:١٩) از تمام لذّت های جسمانی وجود خواهند داشت که اگر قابل ارزش باشند.

آلما به پسرش کریانتون گفت، ”آیا شما نمی دانید، پسرم، که این چیزها در چشم خداوند فاسد هستند؛ آری، پست تر از تمام گناهان بجز ریختن خون بی گناه یا انکار کردن روح مقّدس؟” (آلما ۵:٣٩). ما نمی توانیم از نتیجۀ گناهان خود فرار کنیم.

تنها راه قانونی، اجازۀ استفاده از قدرت تولید مثل بین شوهر و همسر، یک مرد و یک زن، است که بر طبق قانون و بطور مشروع ازدواج کرده اند. هر چیزی غیر از این تخلّف از فرمان خداوند است. به وسوسه های زشت شیطان تن در ندهید، زیرا هر قرضی از گناه باید پرداخت شود.” تا این که تو هر زرۀ آن را پرداخت کرده ای”.(متّی ٢٦:۵).

درهیچ جائی بخشش وعفو خدا بیشتر از مورد توبه جلوه نمی کند.

وقتی بدنهای جسمی ما، صدمه می خورند، می توانند خودشان را ترمیم کنند، بعضی وقتها با کمک یک پزشک. ولیکن، اگر صدمه شدید باشد، اغلب یک اثری از زخم بعنوان یاد آوری از صدمه باقی خواهد ماند.

با بدنهای روحی ما آن موضوعی دیگر است. روحهای ما آسیب می بینند وقتی ما اشتباه کرده و مرتکب گناه می شویم. امّا بر عکسِ بدن های فانیِ ما، وقتی مرحلۀ توبه کامل می شود، بخاطر کفٌارۀ عیسی مسیح هیچ اثری از زخم باقی نمی ماند. وعده آنست: ”آگاه باشید، کسی که از گناهانش توبه کرده است، همانا او بخشیده شده است، و من، خداوند، هرگز آنها را به یاد نمی آورم” (اصول و پیمانها ۴٢:۵۸ (.

وقتی از ازدواج و زندگی خانواده سخن می گوئیم، ناچاراً فکری بخاطرمان میاید، چطور در مورد استثنا ها؟” بعضی ها با محدودّیت هائی به دنیا آمده و نمی توانند بچّه دار شوند. بعضی از بی گناه هان ازدواجشان بخاطر خیانت همسرشان از هم پاشیده می شوند. برخی ازدواج نمی کنند و زندگی مجرّدیِ شایسته ای را ادامه می دهند.

برای حالا من این دلداری را می دهم: خدا پدر ما است! تمام عشق و بخشش پدر ایده آل زمینی در او نشان داده می شود که پدر ما و خدای ما است که ماورای گنجایش درک فانی ما است. قضاوت هایش عادل هستند؛ رحمتش بدون حدّ، قدرت جبرانش ماورای هر مقایسۀ زمینی. ”اگر در این زندگی فقط به مسیح امیدواریم، از جمیع مردم بد بخت تریم” (١ قرانتیان ١٩:١۵).

اکنون من با تواضع کلمۀ معبد را استفاده می کنم. من یک اطاق پیوند و محراب را مجسّم می کنم با یک زوج جوان که آنجا زانو زده اند. این آئین مقدّس معبد خیلی بیش تر از یک عروسی است، چون این ازدواج می تواند توسّط قولی از روح مقدّس پیوند ابدی بگیرد، و کتب مقدّس بیان می دارند که ما ”وارث تاجها، ملکوتها، امارات، و قدرتها، سلطنت ها خواهیم شد” (اصول و پیمانها ١٩ :١٣٢). من لذّت آنهائی را که در انتظار دریافت این هدیۀ بهشتی و استفادۀ شایستۀ از آن هستند می بینم.

خواهر دانا اسمیت پکر و من نزدیک به ۷٠ سال ازدواج کرده و در کنار همدیگر بوده ایم. وقتی در مورد زن من، مادر بچّه هایمان، صحبتی می شود من بدون کلام هستم. احساسات آنقدرعمیق و قدردانی آنقدر قوی است که من تقریباً بدون بیان می مانم. بزرگترین پاداشی که ما در این زندگی، و زندگی بعدی دریافت کرده ایم، فرزندان و نوه های ما است. در آخر روزهای زندگی فانی مان، من برای هر لحظه ای که با او در کنارم و برای قولی که خداوند داده که پایانی نخواهد بود سپاسگزارم.

من شهادت می دهم که عیسی مسیح است، و پسر خدایِ زنده. او در رأس این کلیسا قرار دارد. از طریق کفّاره اش و قدرت کشیشی، خانواده هائی که در زمان فانی شروع شده اند می توانند در آخرت هم با یکدیگر باشند. کفّاره، که می تواند هر کدام از ما را ادّعا بکند، اثر زخمی باقی نمی گذارد. آن بدین معنی است که علیرغم کاری که کرده ایم یا جائی که بوده ایم یا هر اتّفاقی که افتاده است، اگر ما واقعاً توبه کنیم، او وعده داده که کفّاره خواهد داد. و وقتی او کفّاره داد آنرا ثابت کرد. عدّۀ زیادی از ما ها بیهوده وقت تلف می کنیم، چنانکه، با حسّ گناه، بدون آنکه بدانیم چگونه رهائی یابیم. شما با پذیرفتن کفّارۀ مسیح رهائی می یابید، و همۀ آنچه که دلدردی بود می تواند به زیبائی، عشق و ابدیّت تبدیل شود.

من بخاطر برکات خداوند عیسی مسیح ، برای قدرت تولید مثل، برای قدرت باز خریداری، بخاطر کفّاره سپاسگزارم—کفّاره ای که می تواند هر لکّه ای را پاک نماید هر چند که مشکل باشد یا طولانی یا هر چند مکرّر باشد. کفّاره دوباره می تواند شما را آزاد بکند که پیشرفت کرده، پاک و شایسته، مسیری را که انتخاب کرده اید دنبال کنید.

من شهادت می دهم که خدا زنده است، که عیسی مسیح است، که کفّاره یک چیز عمومی برای کلیسا نیست. کفّاره یک چیز شخصی است، و اگر شما از چیزی نا راحت هستید—چیزی در گذشته ای دور که به سختی به خاطر میاورید—از کفّاره استفاده کنید. آن را پاک خواهد کرد، و شما و همچنین او، هر گز گناهانتان را به خاطر نخواهید آورد. بنام عیسی مسیح، آمین.