خواهران در صیهون

خواهران عزیزم، من خوشحالم که در این دوره شگفت انگیز از تاریخ جهان صحبت می کنم. ما هر روز به لحظه باشکوهی نزدیکتر می شویم که منجی، عیسی مسیح، دوباره به زمین خواهد آمد. ما از وقایع وحشتناک مقدم بر آمدن او چیزهائی می دانیم، با این حال قلب ما از شادی و اعتماد به نفس و همچنین از وعده های باشکوهی که قبل از بازگشت او تحقق می یابد، لبریز میشود.

به عنوان دختران محبوب پدر آسمانی، و به عنوان دختران سَروَر عیسی مسیح در ملکوت خود، ^۱ شما در دوره های ویژۀ پیش رو نقشی اساسی خواهید داشت. ما می دانیم که منجی به مردمی خواهد آمد که مانند مردم شهر خنوخ جمع شده و آمادۀ زندگی شده اند. مردم آنجا در ایمان به عیسی مسیح متحد بودند و کاملاً پاک شده بودند که به آسمان برده شدند.

در اینجا توصیف سَروَر درباره آنچه که برای مردم خنوخ اتفاق خواهد افتاد و آنچه در این آخرین دورۀ کمال زمانها، اتفاق می افتد، بیان شده است:

«و آن روز آید که زمین آرام گیرد،‌ لیکن پیش از آن روز، آسمان‌ها تیره گردند و حجابی تیره روی زمین را بپوشاند و آسمان‌ها بلرزند و زمین نیز چنین باشد و پریشانی در میان فرزندان بشر به وفور یافت گردد؛ امّا من مردم خویش را حفظ کنم.

«و پرهیزکاری را من از بهشت برون فرو فرستم و راستی را من از زمین برون همی‌سازم تا بر یگانه زاده‌ام، بر رستاخیزش از میان مردگان، آری، و نیز بر رستاخیز همهٔ بشر شهادت دهند؛ و سبب گردم پرهیزکاری و راستی چون سیلی پهنهٔ زمین را دَرنَوَردَد تا منتخبین مرا از چهار گوشهٔ زمین در محلی که من مهیّا کنم، شهری مقدّس، گرد هم آورد تا مردم من مهیّای کار گردند و چشم انتظار زمان فرا رسیدنم باشند چون آنجا خیمه‌گاه من واقع باشد و آنجا صهیون، اورشلیم نو خوانده شود.

و سَروَر خنوخ را گفت: آنگاه تو و تمام اهل شهر آنان را خواهی بدید و ما ایشان را با خشنودی خواهیم پذیرفت و ایشان ما را ببینند و ما ایشان را در آغوش کشیده و ایشان ما را در آغوش کشند و بر یکدیگر بوسه زنیم.

و مسکن من آنجا بُوَد و آن صهیون باشد؛ بشاید که از همهٔ کائنات که من آفریده‌ام بیرون همی‌آید و به مدّت هزار سال، زمین آرام گیرد. ^۲

شما خواهران، دخترانتان، نوه های دختریتان و زنانی که پرورش داده اید در قلب ایجاد آن جامعه از مردمی که به یک ارتباط باشکوه با منجی خواهند پیوست، خواهید بود. شما در گرد هم آوری [قوم بنی] اسرائیل و ایجاد قوم صهیون که با آرامش در اورشلیم جدید زندگی خواهند کرد، یک نیروی اساسی خواهید بود.

سَروَر از طریق پیامبران خود به شما قول داده است. در روزهای ابتدایی انجمن امداد[زنان]، جوزف اسمیت پیامبر به خواهران گفت، «اگر به امتیازات خود عمل کنید، نمی توان فرشتگان را بعنوان شرکاء در زندگی شما منصرف کرد.» ^۳

این نیروی [بالقوّۀ] شگفت انگیز در درون شما نهفته است و شما برای آن آماده شده اید.

رئیس گوردن بی. هینکلی گفت:

«شما خواهران … در برنامه پدر ما برای خوشبختی جاوید و سعادت فرزندانش مقام دوم را ندارید. شما قطعاً بخشی اساسی از آن برنامه هستید.

«بدون شما این برنامه نمی تواند کار کند. بدون شما کل برنامه ناکام خواهد شد. …

«هر یک از شما یک دختر خدا هستید که با یک حق ابتدایی الهی مهجور هستید.» ^۴

پیامبر فعلی ما، رئیس راسل ام. نلسون، در این توصیف از بخشی را که شما در آماده سازی برای آمدن منجی بازی می کنید، آورده است:

«تعیین میزان تأثیری که زنان نه فقط بر خانواده‌ها بلکه بر کلیسای سروَر در نقشهای همسر، مادر، مادربزرگ … همینطور خواهر، خاله و عمه، در نقش معلم و رهبر و به ویژه در نقش سرمشق و مدافعان وفادار ایمان می‌گذارند، ناممکن است.»

«این امر از زمان آدم و حوا در همه دوره های مژده صادق بوده است. با این حال زنان این دوره از زنان هر مورد دیگر متمایز هستند زیرا این دوره از سایر موارد متمایز است. این تمایز هم امتیاز و هم مسئولیت به همراه دارد.» ^۵

این دوره از این نظر متمایز است که سَروَر ما را به آمادگی برای شبیه شدن به شهر خنوخ راهنمایی می کند. او از طریق رسولان و پیامبران خود شرح داده است كه آن تغییر و تحول در قوم صهیون چه نتیجه ای خواهد داشت.

ارشد بروس آر. مکانکی تعلیم داد:

«[خنوخ] یک روز شرارت و شر، یک روز تاریکی و عصیان، یک روز جنگ و ویرانی، روزی بود که منجر به پاکسازی زمین توسط آب بود.

«خنوخ، امّا، وفادار بود. او «سَروَر را دید»، «رو در رو» با او صحبت کرد، و همانگونه که یک مرد با دیگری صحبت می کند». (موسی ۷: ۴). سَروَر او را فرستاد تا به دنیا توبه را تمنّا کند، و به او مأموریت داد به نام پدر و پسر، که سرشار از فضل و حقیقت است، تعمید دهد، و روح القدس، که ازپدر و پسر شهادت میدهد.(موسی ۷: ۱۱ ق.ظ.) خنوخ پیمان بست و جماعتی از مومنان حقیقی را جمع کرد، همه آنها که چنان وفادار شدند که سَروَر آمد و با قوم خود ساکن شد، و آنها در پرهیزکاری ساکن شدند، و از آن بالا برکت یافتند. «و سَروَر مردمش را صهیون خواند چون آنان یکدل و همفکر بودند و در پرهیزکاری بزیستند، پس در میان‌ ایشان هیچ بینوا همی یافت نمیشد.موسی۷: ۱۸ ق.ظ.

«پس از آنکه خداوند قوم خود را صهیون خواند ، کتاب مقدس می گوید که خنوخ ‘شهری بنا نمود که شهر تقدُس خوانده می‌شد، همانا صهیون؛ آن صهیون به آسمان بر کشیده شد’ در آنجا ‘خدا آنرا در برِ خویش برکشید؛,» و اینكه «و زان پس آن گفتار بر زبان‌ها رانده شد که صهیون برفت. (موسی ۷: ۱۹، ۲۱، ۶۹.) …

«همان صهیونی که به آسمان برده شد، باز خواهد گشت، هنگامی که خداوند صهیون را بازگرداند، و ساکنان آن با اورشلیم جدید، که سپس تأسیس خواهد شد، خواهند پیوست.» ^۶

اگر گذشته پیش گفتار باشد، در زمان آمدن منجی، دختران متعهّدانه به عهد و پیمان خود با خدا بیش از نیمی از کسانی خواهند بود که آماده اند از او هنگام آمدنش استقبال کنند. اما هر تعداد که باشند، سهم شما در ایجاد اتحّاد در بین مردم آماده برای آن صهیون، بسیار بیشتر از نصف خواهد بود.

من به شما خواهم گفت که چرا معتقدم چنین خواهد شد. کتاب مورمون شرحی در بارۀ مردم صهیون را بیان می کند. شما به یاد می آورید که بعد از اینکه آنها توسط منجی رستاخیز یافته تعلیم، مهر، و برکت داده شده بودند که: «و چنین گذشت که، به سبب مِهر خدا که در دل های مردم جای گرفته بود، هیچ درگیری در آن سرزمین نبود.» ^۷

تجربۀ من به من تعلیم داده است که دختران پدر آسمانی هدیه ای دارند که اختلافات را کاهش دهند و با عشق به خدا و با عشق به خدایی که در آنها که به معاضدتشان می پردازند، ایجاد می کنند، پرهیزکاری را ارتقا دهند.

من آن را در جوانی ام دیدم وقتی شعبۀ کوچک ما در محلّۀ کودکی من دیدار میکرد. من و برادرم تنها دارندگان توانائی کشیشی هارونی و پدرم تنها دارنده توانائی کشیشی ملک الصدیق بودیم. رئیس انجمن امداد زنان شعبه که [اخیراً] به کلیسا گرویده بود، شوهرش از خدمات کلیسایی اش راضی نبود. اعضا همه خواهران مسن تر بدون دارنده توانائی کشیشی در خانه هایشان بودند. من، مادرم و آن خواهران را تماشا میکردم که با عشق، با روحیّه، و قابل اعتماد از یکدیگر مراقبت می کنند. اکنون می فهمم که نگاهی اجمالی از صهیون به من داده شد.

آموزش من در زمینه تأثیرپذیری از زنان وفادار در شعبۀ کوچکی از کلیسا در آلبوکرک، نیومکزیکو ادامه یافت. من همسر رئیس شعبه، همسر رئیس محدوده و رئیس انجمن امداد زنان را تماشا می کردم که قلب هر تازه وارد و تازه گرویده به کلیسا را گرم می کردند. روز یکشنبه ای که آلبوکرک را ترک کردم، پس از دو سال مشاهدۀ تأثیر خواهران در آنجا، اولین وَتَد ایجاد شد. اکنون سَروَر معبدی را در آنجا قرار داده است.

من به نزدیک بوستون نقل مکان کردم، جایی که در ریاست کُل منطقه ای خدمت می کردم که بر شعبات کمی در دو ایالت نظارت میکرد. اختلافاتی وجود داشت که بیش از یک بار با محبت و بخشش زنانی که به نرم شدن قلب ها کمک می کردند ، برطرف شدند. روز یکشنبه ای که بوستون را ترک کردم، یکی از اعضای ریاست اوّل [کلیسا] نخستین وَتَد را در ماساچوست متشکّل ساخت. اکنون معبدی در آنجا وجود دارد، نزدیک به محلی که رئیس کُل منطقه زندگی میکرد. او را به یک فعالیت کلیسائی آورده بودند و بعداً تحت تأثیر یک همسر وفادار و دوست داشتنی به عنوان رئیس وَتَد، و سپس به عنوان رئیس مأموریت بشارت دین فراخوانده شد.

خواهران، نعمت دختر شدن خدا با هدایای ویژه به شما اعطا شد. شما یک ظرفیت روحی برای پرورش دیگران و ارتقاء آنها در عشق و پاکی، که آنها را برای زندگی مشترک در یک جامعه صهیونی شایسته می کند، با خود به زندگی فانی آورده اید. این تصادفی نیست که انجمن امداد زنان، اولین سازمان کلیسایی مخصوص دختران پدر آسمانی، شعارش «خیرخواهی هرگز شکست نمی خورد» است.

«محبت، مِهر خالصِ مسیح است.» و این ایمان به او و تأثیرات کامل کفاره بیکران اوست که شما و کسانی را که دوستشان دارید و به آنها خدمت می کنیدرا، برای هدیه برتر برای زندگی در جامعۀ صهیونی مورد انتظار و موعود واجد شرایط می کند. در آنجا خواهرهایی در صهیون خواهید بود که شخصاً مورد علاقه سَروَر و کسانی که برکت داده اید خواهید بود.

من شهادت می دهم که شما شهروندان ملکوت سَروَر بر روی زمین هستید. شما دختران یک پدر آسمانی دوست داشتنی هستید، که شما را با هدایای بی نظیری که قول داده اید از آنها برای برکت دادن به دیگران استفاده کنید، به دنیا فرستاد. من به شما قول می دهم که سَروَر شما را از طریق روح القدس، به دست خودش، شما را هدایت خواهد کرد. هنگامی که به او کمک می کنید مردمش را برای تبدیل شدن به صهیون موعود آماده میکنید، او مقابل شما خواهد رفت. من چنین گواهی میدهم به نام مقدس عیسی مسیح، آمین.